اشعار بسیار زیبا درمورد ماه رمضان و محرم
farhange.honare1
best
یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, :: 13:2 ::  نويسنده : farhange

اشعار بسیار زیبا درمورد ماه رمضان و محرم


اشعار بسیار زیبا درمورد ماه رمضان و محرم

http://tarikhema.ir/abhar/wp-content/plugins/wp-o-matic/cache/cfa0f_1252457462.jpg

 

دعایت می کنم عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
.
دعایت می کنم با این نگاه خسته گاهی مهربان باشی
به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
بخوانی نغمه ای با مهر
.
دعایت می کنم در آسمان سینه ات خورشید مهری رخ بتاباند
.
دعایت می کنم روزی زلال قطره اشکی
بیابد راه چشمت را
سلامی از لبان بسته ات جاری شود با مهر
.
دعایت می کنم یک شب تو راه خانه خود گم کنی
با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را
.
دعایت می کنم روزی بفهمی با خدا
تنها به قدر یک رگ گردن و حتی کمتر از آن فاصله داری
و هنگامی که ابری ، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد
مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی
.
دعایت می کنم روزی بفهمی
گرچه دوری از خدا ، اما خدایت با تو نزدیک است
.
دعایت می کنم روزی دلت بی کینه باشد ، بی حسد
بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست
شبانگاهی ، تو هم با عشق با نجوا
بخوانی خالق خود را
اذان صبحگاهی سینه ات را پر کند از نور
ببوسی سجده گاه خالق خود را
دعایت می کنم روزی خودت را گم کنی
پیدا شوی در او
دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و با او بگویی :
بی تو این معنای بودن سخت بی معناست
.
دعایت می کنم روزی نسیمی خوشه اندیشه ات را
گرد و خاک غم بروباند
کلام گرم محبوبی
تو را عاشق کند بر نور
.
دعایت می کنم وقتی به دریا می رسی
با موج های آبی دریا به رقص آیی
و از جنگل ، تو درس سبزی و رویش بیاموزی
بسان قاصدک ها با پیامی نور امیدی بتابانی
لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی
به کام پرعطش یک جرعه آبی بنوشانی
.
دعایت می کنم روزی بفهمی
در میان هستی بی انتها باید تو می بودی
بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا
.
برایت آرزو دارم
که یک شب ، یک نفر با عشق در گوش تو
اسم رمز بگذشتن ز شب ، دیدار فردا را به یاد آرد
.
دعایت می کنم عاشق شوی روزی
بگیرد آن زبانت
دست و پایت گم شود
رخساره ات گلگون شود
آهسته زیر لب بگویی : آمدم
به هنگام سلام گرم محبوبت
و هنگامی که می پرسد ز تو ، نام و نشانت را
ندانی کیستی
معشوق عاشق ؟
عاشق معشوق ؟
آری ، بگویی هیچ کس
.
دعایت می کنم روزی بفهمی ای مسافر رفتنی هستی
ببندی کوله بارت را
تو را در لحظه های روشن با او
دعایت می کنم ای مهربان همراه
تو هم ای خوب من
گاهی دعایم کن

 

شعری درباره ماه محرم

http://dailysms.ir/wp-content/uploads/2011/11/sher-mah-moharam.png

آمدم ای شاه ، پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجا درماندگان / دور مران از در و راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع ؟ / گرمی جانسوز به آهم بده
لشگر شیطان به کمین من است / بی کسم ای شاه ، پناهم بده
از صف مژگان ، نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی / جمله ی حاجات مرا هم بده
.

.

شرمنده شد بهار ز گلزار کربلا / بلبل کند نوا که خزان محرم است
ما عاشقان لاله ی سرخِ پیمبریم / کز عطر او بهشت خداوند ، خرم است
صد مرده زنده میشود از ذکرِ یا حسین / مولای ما معلم عیسی بن مریم است
عیسی اگر در آخرِ عمرش به عرش رفت / قنداقه حسین ، شرف عرشِ اعظم است
با یوسفش مقایسه کردم ، نگار گفت : / او شاه مصر باشد ، این شاه عالم است
ما را نیازِ صید چمن نیست در بهار / روی حسینیان ، گل و این اشک شبنم است
ای صاحب عزا به عزاخانه ها بیا / یاران سینه زن همه در زیر پرچم است
گر وعده ی بهشت به ما می دهد بهار / ما نیستیم طالب ، رضوان مسلّم است
بر عاشقان ، سیاحت گلشن حرام شد / خاکم به سر که قامت سروِ علی خم است
ای آب ، بس کن این همه جوش و خروش را / در پیش چشم ما علی اصغر مجسم است
سقا ز تشنگان حرم شرمسار شد / شرمنده ی خجالت او نهرِ علقم است
ساقی تشنه تا که برون آمد از فرات / قربان غیرتش شود عالم ، اگر کم است
چون محتشم بخوان به پیمبر ز سوز دل / باز این چه شورش است که در خلق عالم است ؟
.
.
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز / نهضتت مایه الهام جهان است هنوز
بهر ویرانی و نابودی بنیان ستم / خون جوشان تو چون سیل ، دمان است هنوز
در فداکاری مردانه ات ای رهبر عشق / چشم ایام به حیرت ، نگران است هنوز
کربلای تو پیام آور خون است و خروش / مکتبت راهنمای همگان است هنوز
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست / از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه محرم ، همه جا کرب و بلاست / در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
جاودان بینمت اِستاده به پیکار ، دلیر / لا “اری الموت” تو را ورد زبان است هنوز
باغ خشکیده ی دین را تو ز خون دادی آب / نه عجب گر که شکوفا و جوان است هنوز
تربت پاک تو ای اسوه آزادی و عشق / سرمه دیده صاحب نظران است هنوز
خون گرمت زند آتش به سیه خرمن ظلم / که به خون تو دو صد شعله نهان است هنوز
انقلاب تو به ما درس فضیلت آموخت / نقش اخلاص تو سرمشق جهان است هنوز
بر جبین «شفق» این لوحه گلرنگ غروب / هر شب از خون تو صد گونه نشان است هنوز
محمد حسین بهجتی ( شفق )


درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان farhange.honare1 و آدرس farhange.honare1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 69
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 69
بازدید ماه : 138
بازدید کل : 83116
تعداد مطالب : 217
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



IranSkin go Up
حدیث موضوعی